رمزگشایی از علت رای نیاوردن سید محمد خاتمی در انتخابات جلایی پور

به گزارش مگتو، روزنامه هم میهن درباره وضعیت اصلاح طلبان پس از پرداخت 11 اسفند با حمیدرضا جلایی پور گفت وگو کرده است که در ادامه می خوانید.

آینده اصلاح طلبان پس از انتخابات یازدهم اسفند چه امتیازی می دهید؟

این آینده به عوامل زیادی بستگی دارد که برخی از آنها قابل پیش بینی نیست. اما به نظر من باید بین آینده اصلاح طلبی (تغییر تدریجی، بدون خشونت و قانونی در جهت گسترش دموکراسی، توسعه، عدالت و آزادی) و آینده اصلاح طلبانی که به دنبال تغییرات ساختاری سریعتر هستند، تفاوت قائل شد. من به آینده اصلاح طلبی خوشبین هستم زیرا با انقلابی گری ناآرام (تغییر نفرت انگیز خشونت آمیز)، انقلابی گری آرام (تغییر نفرت انگیز بدون خشونت) و اقتدارگرایی واپس گرایانه در وضعیت کنونی موازنه قوا و شرایط ساختاری و نهادی ایران مقایسه می شود. دولت ممکن است و جامعه (نظم مشکوک/ ترکیبی و دسترسی محدود). و مطلوب تر است. اما به نظر من آینده سیاسی اصلاح طلبان به تعهد عملی آنها بستگی دارد، هم به اهداف (دموکراسی و آزادی، عدالت و توسعه) و هم در مسیر و روش (تدریجی).

شکافی که بین اصلاح طلبان به وجود آمد؛ روزنه بازها و جبهه اصلاحات؛ چه تاثیری بر آینده اصلاح طلبان خواهد داشت؟

من با این دوگانگی موافق نیستم. بیانیه افتتاحیه، بیانیه ای تحلیلی و راهبردی است که خطاب به نیروهای سیاسی و مدنی (از جمله اعضای جبهه اصلاحات) است و نه هیچ جبهه، سازمان یا لیست انتخاباتی. بخشی از نیروهای اصلاح طلب با پیشنهاد اعلامیه مبنی بر گشایش روزنه ها در انتخابات 1402 موافق نبودند و بخشی از نیروهای اصلاح طلب و اعتدال گرا موافق بودند و در عمل روزنه هایی فراتر از انتظار اولیه باز شد (من 5 از آنها). در یادداشت روزنامه اعتماد توضیح داده شد و در اینجا تکرار نمی کنم) ).

هر دو گرایش طرفدارانی در جبهه اصلاحات دارند و هر دو گرایش به تصمیم جبهه مبنی بر عدم نام جبهه و ائتلاف اصلاحات در یک لیست پایبند بودند. من تخمین می زنم بعد از انتخابات و در انتخابات 1404، بخش بزرگتری از جبهه و اصلاح طلبان و اعتدال گرایان به تقویت کانون (به جای قطبی سازی) تمایل پیدا کنند و به تدریج روزنه ها را باز کنند و مداخلات انتخاباتی را جدی بگیرند و برخی دیگر از امکان اصلاحات ناامید شده است. آنها گرایش واضح تری به انتقال گرایی پیدا می کنند. امیدوارم جبهه اصلاحات به پذیرش و پوشش تکثرگرایی متعهدتر شود. من همچنین امیدوارم کسانی که به گزینه های پس از اصلاحات و انتقال گرایی تمایل دارند حداقل نخواهند این کار را تحت عنوان اصلاحات انجام دهند. چرا که آینده نهادهای اصلاح طلب و توانایی آنها برای گشایش برای همیشه مشکل ساز خواهد بود.

آیا عدم حضور آقای خاتمی در انتخابات و اظهارات اخیر وی منجر به تغییر موضع دو گروه اصلاح طلب موافق و مخالف حضور در انتخابات خواهد شد؟

رویکرد کلی آقای خاتمی و اظهارات اخیر ایشان یادآور رهبری کثرت گرای این جریان است و نشان می دهد که عدم انتخاب ایشان در این مقطع یک تصمیم راهبردی نبوده، بلکه تلاشی برای همدلی احساسی با کسانی بود که رای نیاوردند. ارزیابی اینجانب از دیدگاه و شخصیت و حتی محتوا و کلیدواژه های سخنرانی اخیر ایشان (از جمله تاکید بر سازش/توافق و دموکراسی توسعه محور که یکی از محورهای اصلی سخنرانی افتتاحیه بود و مستلزم تقویت کانون است. ). و نه قطبی شدن آنها) این است که هنوز بینجامعه محور است. و اگر انتخابات بعدی را جدی بگیرید، هیچ تعارضی نخواهید دید.

شخصاً فکر می‌کنم رای ندادن ایشان در این مقطع می‌تواند اندکی خلاف اهداف بیان شده در سخنانش باشد و سهواً کار نهادهای اصلاح‌طلب را در تسهیل سازش‌ها و توافق‌ها سخت‌تر کند. برای یک دموکراسی توسعه محور، برای مثال با رای سفید. جلوی دوربین ها احتمال دستیابی به هدفش بیشتر بود. با این حال، گرایش غالب او که در گفت‌وگوهای اخیرش مشهود است، ممکن است با گشایش انتخاباتی و افزایش ظرفیت نهادهای اصلاح‌طلب در آینده سازگار باشد.

آیا عدم حضور آقای خاتمی منجر به تغییر رویکرد دولت، هیات های نظارت و شورای نگهبان در انتخابات آتی خواهد شد یا خیر؟

در حالی که امیدوارم تجربه سال های اخیر در ایران و سایر رژیم های محدود کننده نشان داده باشد که عناصر اقتدارگرای این دولت ها از عقب نشینی کسانی که به فکر دموکراسی و توسعه هستند و در برابر فشار محض ظلم و ستم در حال افزایش هستند استقبال می کنند و پیش می روند. همین محدودیت های مشارکت برای انتخابات 2019 و 2018 نیز اعمال می شود. متاسفانه نقطه پایین منجر به گشایش نشد. مداخله اصلاح طلبان و تقویت توان آنها برای توافق و بهره مندی از توسعه و دموکراسی است که می تواند به گشایش تدریجی در آینده منجر شود و تقویت مرکز سیاسی ضروری است. سال گذشته اکثر نیروها (از جمله بخشی از جبهه اصلاحات) گامی کوچک به سمت قطب سیاسی برداشتند و مرکز سیاسی لاغرتر شد، اما خوشبختانه بعد از انتخابات تغییر جهت در اکثر نیروها از جمله بخشی از جبهه و جبهه ایجاد شد. اصلاح طلبان و اصولگرایان. در وسط دیده می شود که اگر به همین منوال ادامه پیدا کند می تواند امیدوار کننده باشد. واقعیت بهترین ناظم است. مشارکت 41 درصدی و ورود ده ها نیروی میانه رو به مجلس (چند برابر مجلس 2018) احتمالاً به تعدیل نیروهای غیر مشارکتی و اقتدارگرا کمک خواهد کرد. چشم انداز بلندمدت برای اصلاحات ضروری است.

۲۷۲۱۵

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *