عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: در همه جای دنیا بانکها دنبال وامگیرنده هستند تا وام به او بدهند، در ایران نمایندگان نامه مینویسند تا به افراد وام دهند و وامگیرنده طرفدار آقای نماینده شود.
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «ریشه درخت زقُّوم» نوشت:
درخت زقوم ته جهنم در ادبیات قرآنی شهرت دارد و میوه های بسیار تلخ و سوزان آن غذای اهل جهنم است. شاید بتوان گفت شباهت مفاسد به درخت زقوم برای اهل دنیا معقول است و باید به چیزی به نام درخت فساد اشاره کرد. درختی که میوه اش «فاسد» است، میوه ای که بدون درخت وجود ندارد. درختی که ریشه، تنه، ساقه و برگ دارد. مبارزه با درخت از طریق از بین بردن برخی از میوه های تلخ آن، فساد مردم و یا قطع چند شاخه کوچک مؤثر نیست و شاید هرس باعث بارورتر شدن آن شود.
ریشه، تنه و شاخه های اصلی باید علامت گذاری شوند. برای بریدن سر اژدهای فساد، باید ریشه و تنه آن را برید و میوه را چید. سعی می کنم در چند یادداشت توضیح دهم که کم اهمیت ترین بخش مبارزه با فساد، تمرکز بر حذف عوامل فردی و فاسد یا میوه های این درخت است. علل اصلی فساد باید در سیاست های اقتصادی و اداری باشد که فساد را ممکن می سازد. مهمترین آنها قیمت گذاری است. قیمت گذاری به این معناست که برخی کالاها با قیمتی کمتر از قیمت بازار عرضه می شوند، زیرا اگر این قیمت برابر با قیمت بازار باشد، قیمت گذاری نیست،
به خصوص که قیمت بازار متغیر است و لزوماً ثابت نیست و اگر چنین است، پس معامله کردن موضوع قیمت گذاری نیست بیشتر از قیمت بازار، کسی می خواهد آن را بخرد. مگه نه. به محض اینکه قیمت یک کالا را تعیین می کنیم، افراد زیادی آن را می خرند و از آنجایی که متقاضیان چندانی ندارند، بدون شک عامل فساد در آن نقش دارد. این فساد از چند جهت اثر مخرب دارد. اول، با مبارزه و تخریب سیستم مدیریت و کسب درآمد بادآورده.
ثانیاً با تغییر ارزش واقعی عوامل تولید که باعث گران شدن قیمت تمام شده کالاهای تولیدی یا وارداتی می شود. سوم، از طریق ورود افراد مفسد به اقتصاد و چرخه مدیریت و در نتیجه حذف نسبی کارشناسان، اتلاف منابع و ناکارآمدی اقتصاد میشود.
قیمت گذاری قانون کلی اقتصاد ایران است که متأسفانه در این دولت تشدید شده است. قیمت ارز، قیمت پول، قیمت انرژی و قیمت خودرو، حتی قیمت نان، همه اینها مفسده است. در مورد قیمت پول که همان نرخ سود وام و تسهیلات اعتباری است مقاله جداگانه ای نوشته ام که منتشر خواهم کرد. چند روز پیش رفتم مرغ خریدم و دیدم کیلویی 77 هزار تومان است اما قیمت فروش آن 98 هزار تومان است. گفت ما خودمان گرانتر از 77 می خریم اما باید همان را روی تابلو بنویسیم. این نتیجه قیمت گذاری در سطح خرده فروشی است. مبارزه با فساد در چای دبش نیز یکی از روش های قیمت گذاری ارز در سطح واردکننده است. اگر 28500 ارز دریافت کنید، گرانتر شدن مواد، البته با سر و صدا، برایتان هزینه دارد. اگر می توانید چیزی را با هزار دلار وارد کنید، آن را به قیمت 1500 دلار وارد کنید، آن را به قیمت 500 دلار در خارج از کشور نگه دارید وو برای فرار سرمایه به فردی که در داخل است میفروشید.
البته شما آن را به قیمت آزاد و با سود کلان و رایگان می برید. سپس کالای وارداتی را با قیمتی بالاتر نسبت به ارزش اظهار شده به گمرک می فروشید و از بسیاری جهات سود می کنید. همه اینها از جیب مردم بیرون می آید. خب در این ساختار بازنده کسی است که فاسد نیست. او مسئول اصلی فساد مقررات و سیاستگذاران است.
از سوی دیگر، قیمت سوخت منجر به تولید خودروهای ضعیف، افزایش مصرف سوخت، قاچاق و تولید بنزین در پالایشگاه ها می شود. چاره ای جز خرید ندارید. شما می خواهید بخرید، نمی خواهید بخرید. سپس عدم تعادل انرژی وجود دارد. با سیاست ممنوعیت واردات خودرو به نام حمایت از تولید ملی، صنعت خودرو را با فروش خودروهای بی کیفیت داخلی و بسیار گرانتر از قیمت جهانی به مردم، نابود می کنیم و آمار تصادفات و فوتی ها در حال افزایش است. آلودگی هوا به سرعت در حال افزایش است. ما بر فروشنده بر مشتری تسلط داریم، در حالی که در جامعه سالم خریدار دست برتر را دارد. عزت نفس مردم را از بین می بریم. اینها عوارض سیاست های فاسد است که برای جامعه ما عادی شده است.
در این ساختار فساد از دریچه خیرات و سیاست وارد می شود. بخش زیادی از کمک هایی که مردم به برخی ستادهای سیاسی اهدا می کنند از طریق همین بازنشستگان است. مناقصات را دستکاری می کنیم، گاهی قیمت پروژه ها چند برابر قیمت واقعی است. پیمانکاران شهرداری و غیر شهرداری باید پول را به حساب رای دهندگان واریز کنند. خیریه ها به جبهه ای برای پولشویی و فساد تبدیل می شوند. در تمام دنیا بانک ها به دنبال وام گیرنده هستند تا به آنها وام بدهند، در ایران نمایندگان نامه می نویسند تا به مردم وام بدهند و وام گیرنده حامی آقای نماینده می شود. در وام ازدواج نیز می توان فساد را مشاهده کرد. بعد از گرفتن وام طلاق می گیرند. ابعاد فساد فقط مالی نیست، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی آن به مراتب بیشتر است. در قسمت بعدی به تنه درخت فساد اشاره خواهم کرد.