فرانک کلانتر | من نرگس هستم. من یک روسری آبی هستم. اسم من ننه گیلانه. این احتمالاً همان احساسی است که بسیاری از زنان پس از تماشای فیلم های ناراحت کننده و ناراحت کننده دارند. در میان عناوینی که هر کدام وزنی دارند، در تاریخ سینمای سال های اخیر، فیلم «نرگس» چیز دیگری است. این اثر به نوعی سرآغاز داستانی است که بنی اعتماد سال ها روایت می کرد.

فیلم «نرگس» ساخته رخشان بنی اعتماد در زمان خود جوایز بسیاری را از آن خود کرد اما تاریخ انقضای آن به پایان نرسید. هنوز هم تازه و دیدنی. تاریخچه ای مدرن و تازه دارد. «نرگس» داستانی را روایت می کند که آن روزها روایت آن چندان مرسوم نبود و راه را برای گفتن خیلی چیزها هموار کرد. اینطور نیست که نرگس فیلم بنی اعتماد باشد. او قبل از این فیلم خودش را در فیلم ها ثابت کرده بود و آثار محبوبی چون «زرد قناری» را ساخته بود. آغاز سخنان او آغاز داستانی بود که او برای رهاشدگان سفر کرد و بستری شد برای همه بازماندگان جامعه. شاید به همین دلیل مهم، «نرگس» به یکی از میراث های دوران طلایی سینمای ایران تبدیل شد.

امروز روی کاناپه فیلم «نرگس» ساخته رخشان بنی‌اعتماد را ببنید!

عاطفه رضوی و زنده یاد فریماه فرجامی در نمایی از فیلم «نرگس» | عکس : عزیز ساعتی

در زمانی که داستان پرتلاطم آفاق، عادل و نرگس ساخته شد، نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا، بیشتر شخصیت ها یا خوب بودند یا بد. اما در نرگس همه صدمه دیده اند. شما می توانید دوست شوید و با هر شخصیت همدردی کنید. حتی اگر دزد و جنایتکار باشند، شایسته نیست به آنها برچسب آدم بدی بزنیم. ساخت فیلمی بدون قضاوت مثل «نرگس» در سال هایی که «دونت جاج می» هنوز مد نشده بود و شعار خریدار داشت، گویای نبوغ سازنده اش است. وقتی فضای صفر و یک آن روزها چیز بیشتری می طلبید، بنی اعتماد گل نرگسی ساخت که افقش را بیشتر از نرگس می شد شناخت. نرگس خوب بود و تکلیفش مشخص بود. آفاق یک قهرمان بود و برای عشقش هر کاری که ممکن بود انجام داد. شاید به همین دلیل اسم فیلم «نرگس» شد که توجه‌مان از آفاقی که دزد بود و جیب‌بر کم شود و حواسمان باشد که کار درست را نرگس کرد و آفاق آن کسی است که باید حذف شود، تا بقیه خوشبخت و خوشحال باشند.

«نرگس» علاوه بر داستان جذاب و دلخراش، فیلمی بسیار مدرن و بدون تاریخ انقضا است. به خصوص اگر نسخه بازسازی شده و باکیفیتی را که امروز در دسترس است ببینیم و خاطرات ستارگان سینمای آن دوران را مرور کنیم. فریماه فرجامی زیبا، ابوفضل پورعرب جوان و عاطفه رضوی درخشان را در داستانی دردناک ببینیم که خاطرات آن دوران سینما را زنده می کند. زمانی که برای دیدن یک فیلم 90 دقیقه ای ارزش ساعت ها انتظار در صف را داشت.

امروز روی کاناپه فیلم «نرگس» ساخته رخشان بنی‌اعتماد را ببنید!
ابوالفضل پور عرب و عاطفه رضوی در نمایی از فیلم «نرگس» | عکس: عزیز ساعتی

فیلم «نرگس» در زمان خود جوایز زیادی کسب کرد اما تاریخ انقضای آن تمام نشد. هنوز هم تازه و دیدنی. تاریخچه ای مدرن و تازه دارد. «نرگس» داستانی را روایت می کند که در آن زمان چندان رایج نبود و راه را برای گفتن خیلی از حرف ها هموار کرد. فیلم «نرگس» ساخته آفاق زنی قدرتمند است که عادل را زیر بال خود گرفت. او را بزرگ کرد.او برای او مادر شد. با اینکه عادل همسرش است. عادل اما دلش با نرگس است. آفاق می پذیرد کمک کند، به عشقش می رسد. حتی در نقش مادر عادل از نرگس خواستگاری می کند. چه انتخاب سختی چه معضل مهلکی! شما باید به کسی که دوستش دارید کمک کنید تا به عشقش برسد و از شما جدا شود. کار آسانی نیست و همانطور که پیش بینی می شد، داستان آنطور که باید پیش نمی رود. ایجاد چنین موقعیتی آسان نیست. تجربه لازم است. نیاز به بلوغ دارد. بلوغی که بنی اعتماد در ابتدای کار سینمایی به آن رسید. اما چگونه او تعریف می کند که برای ساخت مستند به منطقه ای از تهران رفته و متوجه محله ای عجیب شده است. او هنوز راش داشت و توانست در ده دقیقه فیلمبرداری کند.

بنی اعتماد با دوربین و با قلبش وارد حومه فقیرانه و پر قصه تهران می شود. در آنجا وارد محله گودن نشین شد و افراد مختلفی داشت. هر خانه ای هزار داستان و رنج در خود داشت. رنج هایی که تصور آن برای مردم عادی غیرممکن و دلخراش بود و هر ذهن وجدانی را می لرزاند. بنی اعتماد بسیار تحت تأثیر زندگی مردم محله بود. در محله می توان انواع درد و رنج را دید که حاصل فقر و بی پروایی است. او فیلم های خام و ویرایش نشده را پذیرفت. از اتاق شهردار به اتاق مجلس برد تا شاید تغییری ایجاد شود. او پس از تلاش های عملی و واقع بینانه، برخی مفید و برخی دیگر بی فایده، سعی کرد زبان سینما و ابزاری را که می دانست تغییر دهد و قدمی هرچند کوچک برای بهبود وضعیت مردم بردارد. با چیزی که در دست داشتم

امروز روی کاناپه فیلم «نرگس» ساخته رخشان بنی‌اعتماد را ببنید!
عاطفه رضوی در نقش نرگس در نمایی از فیلم نرگس. عکس: عزیز ساعتی

به نظر می رسد بعد از آن روزها هر فیلمی که بنی اعتماد ساخته بود حاصل کینه او از آن سال های مستندسازی بود و به نوعی راوی آدم های گوشه گیر و تنها شد. برخلاف اکثر سینماگرانی که پس از تماشای یک فیلم درخشان عاشق سینما شدند، او عاشق سینما یا سالن‌های تاریک یا صفحه‌های نقره‌ای نبود و فقط می‌خواست از تصویر استفاده کند تا افراد بیشتری بتوانند حرف‌های او را دنبال کنند. بنی اعتماد با اینکه همه فیلم هایش مخاطب داشت و خیلی ها را به سینما کشاند، اما آنقدر رنج بود که حتی نمی توانست حرف هایش را با لایه های داستان و قصه بپوشاند و ترجیح داد با سینمای مستند و برهنه حرف بزند. زبان و برنده و کمتر با فیلم های داستانی. این یک تاسف بزرگ برای سینمای داستانی ایران است. اما اگر دوستش داشته باشیم، می دانیم که چه فیلم مستند و چه داستانی بسازد، باید خوشحال باشیم که در 69 سالگی به فعالیت در سینما ادامه می دهد. سایه اش در سینما بماند و روزی برسد که سینمای ما بیشتر وسیله سرگرمی باشد تا چاره و مرهم رنج.

کاناپه |  قسمت هشتم : نرگس |  کارگردان:  رخشان بنی‌اعتماد | نویسنده : فریدون جیرانی |  بازیگران : فریماه فرجامی/ ابوالفضل پورعرب/ عاطفه رضوی موسیقی: محمدرضا علیقلی | آی ام دی بی :  ۶.۶ از ۱۰

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *