دزد موبایل قاپ می گوید: لباس یکی از پزشکان را پوشیده بودم و به طرف در حال فرار بودم. اما تصور می‌کنم یکی از پرستارها متوجه شد. دستپاچه و هول شدم و به طرف دیوار بیمارستان رفتم زیرا امکان داشت جلوی در، مأموران حراست دستگیرم کند. می‌خواستم از دیوار بالا رفته و به ساختمان کناری بپرم تا از آن راه فرار کنم اما نمی دانستم ساختمان مجاور، کلانتری است!
سارق تلفن همراه که پس از مجروح شدن دستگیر شده بود، هنگام فرار از بیمارستان خود را به شکل پزشک درآورده و بدون اطلاع از اینکه ساختمان در مجاورت کلانتری است از روی دیوار به ساختمان مجاور یعنی کلانتری پرید.
به گزارش همشهری، چندی پیش پلیس پایتخت در جریان سرقت های گروهی سریالی اتوبوس ها و واگن های مترو بود. تحقیقات بازپرسان پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری اعضای این باند زیر نظر قاضی محمد ولدی بیرانوند بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت ادامه یافت تا اینکه چند لحظه اتفاق عجیبی افتاد. چند روز قبل. ماجرا از این قرار است که یکی از مالباختگان این باند وقتی متوجه شد سارقان در واگن مترو تلفن همراهش را دزدیده اند، به یاد آورد که فردی او را به داخل ماشین هل داده و دو نفر دیگر با هم دعوای ساختگی کردند.
وی با یادآوری چهره این سه نفر بلافاصله به ایستگاه قبلی بازگشت و یکی از سارقان را مشاهده کرد. او به سراغ سارق رفت و گفت: «گوشی مرا دزدیدی؟» اما سارق جوان با شنیدن این جمله شوکه شد و فرار کرد. مالباخته به دنبال او دوید که منجر به دستگیری سارق با کمک مالباخته و مردم شد.
در جیب سارق 8 گوشی تلفن همراه مسروقه که در آن روز با کمک همدستانش سرقت کرده بود، کشف شد.
این سارق چاره ای جز اعتراف نداشت و گفت که با کمک دو تن از دوستانش در ایستگاه های مترو و اتوبوس گوشی تلفن همراه را سرقت کرده اند. دزد دستگیر شده گفت: من و همدستانم هر روز صبح سوار مترو می شدیم. البته گاهی به ایستگاه اتوبوس BART می رفتیم.
استراتژی ما این بود که یکی از ما به سوژه نزدیک شود و او را هل دهد. دو نفر دیگر دعوای ساختگی راه انداختند تا ذهن مردم را گرم کنند. در همان لحظه یکی از ما دستش را به جیب سوژه می برد و موبایلش را می دزدد. پس از اجرای نقشه سرقت از قطار پیاده شدیم و به سمت طعمه بعدی حرکت کردیم.
سارق دستگیر شده که سوابق کیفری زیادی در پرونده دارد در تحقیقات از اتفاق عجیبی که در پرونده قبلی اش افتاده است گفت. وی توضیح داد: شش ماه پیش پس از چهار سال زندان از زندان آزاد شدم اما همچنان مهر آزادی من خشک نشده، با همدستی دو تا از بچه‌های محل، سرقت ها را از سر گرفته ایم. من رهبر گروه بودم و همیشه حرفه ای عمل می کردم اما سوتی دادم و دستگیر شدم.
وی گفت: در آن زمان و در جریان یکی از سرقت ها، پلیس به سربزگانه رسید و مرا تعقیب کرد. در حال فرار بودم که ناگهان تعادلم را از دست دادم و افتادم. پایم به شدت آسیب دید و به بیمارستان منتقل شدم. بعد دوباره به فکر فرار افتادم.
خودم را به شکل یک دکتر درآوردم و به سمت در دویدم. اما فکر کنم یکی از پرستارها متوجه شد. وحشت کردم و به سمت دیوار بیمارستان رفتم زیرا این خطر وجود داشت که نگهبانان من را درب منزل دستگیر کنند. می خواستم از دیوار بالا بروم و به ساختمان مجاور بپرم تا از دیوار فرار کنم، غافل از اینکه ساختمان مجاور کلانتری است!
از دیوار بیمارستان بالا رفتم و پریدم وسط حیاط کلانتری و هیچ راهی برای فرار نداشتم. این باعث شد که من دستگیر و چهار سال زندانی شوم. این متهم با اعتراف به سرقت های زنجیره ای دستگیر و با اطلاعاتی که در اختیار پلیس قرار داد دو همدست دیگرش نیز دستگیر شدند.
اعضای این گروه در بازجویی به چند فقره سرقت اعتراف کردند و برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.