در دنیایی که ما را به تکامل و سازگاری دائم تشویق می کند، آسان است هویت خود را از دست دهیم و گیج شویم. به خصوص اگر عشق در میان باشد.
به گفته راهنماتو، جذابیت یک رابطه جدید ممکن است آنقدر قوی باشد که ممکن است به خاطر آن وسوسه شوید که شخص دیگری شوید.
بنابراین، پس از پایان هیجان اولیه چه برنامه ای داشتید؟
1. رویاها و اهداف شما
همه ما رویاها و اهدافی داریم که روح ما را به آتش می کشد. چه نویسنده شدن، چه شروع یک کسب و کار جدید یا سفر به دنیا. لازم نیست با وارد شدن به یک رابطه جدید از این رویاها دست بکشید.
اشتباه برداشت نکنید گاهی عشق به ما کمک می کند تا رویاهایمان را تنظیم کنیم و حتی بزرگتر رویاپردازی کنیم. هیچ اشکالی ندارد که اهداف خود را طوری تنظیم کنید که شریک عاشقانه تان آنها را به اشتراک بگذارد.
در واقع، به اشتراک گذاشتن اهداف یکدیگر یکی از بهترین بخش های روابط عاشقانه است. تا زمانی که هر دو نفر به طور مساوی روی رویاهای خود سرمایه گذاری کنند.
با این حال، برای مثال، یک فرد ممکن است از رویای خود برای تبدیل شدن به یک موسیقیدان حرفه ای دست بکشد زیرا شریک زندگی او آن را “غیر واقعی” توصیف می کند.
او که اول ردای پیروی از قوانین را به تن می کند، بعد قربانی یک طرفه می شود. ممکن است بخشی از روح این فرد کم رنگ شود. به یاد داشته باشید که یک شریک حامی بزرگترین منبع انگیزه شماست، آنها از شما نمی خواهند که رویاهایتان را رها کنید.
دنبال کردن اهداف موفقیت شخصی نیست. همچنین استقلال و فردیت شما را تقویت می کند که پایه و اساس هر رابطه عاشقانه است.
2. ارزش های بنیادی
ارزش های بنیادی اصولی هستند که شما را در زندگی راهنمایی می کنند. مانند قطب نما است که به شما کمک می کند بین تصمیمات و درگیری ها مسیر درست را انتخاب کنید.
ارزش های اصلی به طور گسترده ای متفاوت است، از صداقت تا تعهد به پایداری محیط زیست یا تعهد به خانواده شما؛ اینها گوهر شما را نشان می دهند. بنابراین، شما باید ارزشهای اصلی خود را بشناسید و با وارد شدن به یک رابطه، این مؤلفههای اصلی را به خطر نیندازید.
جالب است که گاهی اوقات عشق می تواند چشمان شما را به روی ارزش های جدیدی که قبلاً به آنها توجه نکرده بودید باز کند. به عنوان مثال ممکن است شما یک فرد غیر گیاهخوار با زندگی در کنار یک فرد گیاهخوار جذب این رفتار شوید و آن را یکی از ابتدایی ترین راه های حفاظت از محیط زیست بدانید.
زیبایی موضوع این است که با عمیق تر شدن رابطه، درک شما از آنچه در زندگی مهم است تغییر می کند. اما تغییر و سازش همیشه باید انتخاب شما باشد.
شریک مناسب به ارزش های اصلی شما احترام می گذارد و هرگز از شما نمی خواهد که در مورد آنها مصالحه کنید. ارزشهای اصلی شما (چه آنهایی که از قبل دارید یا آنهایی که از طریق ارتباط عاطفی عمیق کشف کردهاید) باید به پیوند قویتری منجر شود.
،
3. استقلالتان
استقلال یک ویژگی ارزشمند است. استقلال یعنی داشتن آزادی انتخاب، داشتن علایق شخصی و مدیریت زندگی به گونهای که احساس کنید سرشار از زندگی هستید.
بودن در یک رابطه هرگز به این معنا نیست که اعتماد به نفس خود را کنار بگذارید.
با این حال استقلال می تواند بعد منفی هم داشته باشد. بخشی از زیبایی یک رابطه این است که احساس کنید کسی را در زندگی خود دارید که می توانید به او اعتماد کنید، به خصوص زمانی که اتفاق غیرمنتظره ای رخ می دهد.
وقتی زیر یک سقف زندگی می کنید، زندگی در دو فضای کاملاً مجزا، مانند دو مستأجر مستقل، فایده ای ندارد. یک رابطه سالم و طبیعی رابطه ای است که هر دو طرف در مورد مسائل خاصی به یکدیگر اعتماد کنند. حالا اینها می تواند حمایت عاطفی یا به نوبت آشپزی باشد.
اما نکته مهم این است که بدانید مرز باریکی بین استقلال متقابل و پیچیدگی وجود دارد.
یک رابطه هرگز نباید باعث شود که احساس کنید در دام افتاده اید، از نظر مالی وابسته هستید، یا نوعی وابستگی به هم ایجاد کند که باعث شود وقتی تنها هستید احساس پوچی کنید.
اگر به نقطهای رسیدهاید که احساس میکنید بدون شریک زندگیتان نمیتوانید کار کنید، وقت آن است که یک قدم به عقب بردارید و استقلال خود را بازیابید.
باور داشته باشید که افراد مستقل روابط قوی تری ایجاد می کنند. این به این دلیل است که دو فرد با اعتماد به نفس که تصمیم به زندگی مشترک دارند، تیم قویتری را نسبت به دو نفری که احساس میکنند انتخاب دیگری ندارند، تشکیل میدهند.
4. روابط شما با دوستان و خانواده
روابط با دوستان و اعضای خانواده در طول سال ها، شاید دهه ها ایجاد می شود. این پیوندها بخشی از هویت شما هستند، و حتی اگر عمیقاً شخصی را دوست دارید، حفظ آنها مهم است.
شریک عاشقانه شما هرگز نباید شما را مجبور کند که بین او و شخص مهم زندگی خود یکی را انتخاب کنید.
لازم نیست شریک عاشقانه شما با همه اعضای خانواده شما بهترین دوست باشد. او با شما رابطه دارد، نه با حلقه نزدیک شما.
این کاملا طبیعی است که برخی از اعضای خانواده یا دوستان خود را دوست نداشته باشید. این هیچ اشکالی ندارد. با این حال، اگر شریک عاشقانهتان به شما فشار میآورد که رابطهتان را با یک شخص خاص پایان دهید، باید این را به عنوان یک هشدار قرمز در نظر بگیرید و آن را بررسی کنید. اگر مطمئن هستید که رابطه مورد نظر سالم و عادی است و به شما آسیبی نمی رساند، این درخواست باید به دلیل حسادت یا تملک باشد.
در چنین شرایطی، باید با شریک عاشقانه خود گفتگوی باز و صادقانه داشته باشید و نگرانی های خود را با آنها در میان بگذارید. آیا نگرانی آنها معتبر است؟ یا دلایل احساسی بی اساس وجود دارد؟
تفکیک این دو موضوع می تواند بینش عمیقی در رابطه با روابط خود به شما بدهد و به شما کمک کند از تخریب پیوندهای عمیقی که در طول سال ها با دوستان و اعضای خانواده ایجاد کرده اید جلوگیری کنید.
5.نظام باورهایتان
از باورهای مذهبی گرفته تا باورهای معنوی یا زیباییشناختی، نظام اعتقادی شما عمیقاً ساختار وجود شما را شکل میدهد. این باورها ارزشها، رفتار و چگونگی درک جهان را تعیین میکنند.
از آنجایی که این باورها جایگاه مهمی در زندگی شما دارند، تغییر آنها یا جایگزینی آنها با باورهای دیگر اقدام خطرناکی است که می تواند در آینده برای شما بحران وجودی ایجاد کند.
متاسفم، ممکن است با رویکرد جدیدی در زندگی مواجه شوید و رویکرد فعلی خود را به چالش بکشید. چه در یک رابطه و چه در مجرد، بسیاری از افراد با رویکردهای جدیدی در زندگی مواجه می شوند که می تواند به کشف عمیق تر خود منجر شود.
یا حتی ممکن است متوجه شوید که عقاید شریک زندگیتان عمیقاً شبیه باورهای شماست. اما اگر تغییر در باورها از درون اتفاق نیفتد، بیشتر شبیه یک فداکاری است تا یک انتخاب طبیعی. گویی در حال تجربه یک بحران روحی و عاطفی هستیم.
همیشه به باورهای خود ایمان داشته باشید. شریک زندگی تان شما را همان طور که هستید دوست خواهد داشت و این شامل باورهای شما نیز می شود.
6. مرزهای شخصی
مرزهای شخصی مانند حصارهای نامرئی هستند که از وجود عاطفی شما محافظت می کنند. اینها مرزهایی هستند که تعیین می کنند چه چیزی در نحوه تعامل شما با دیگران قابل قبول و غیرقابل قبول است.
وقتی وارد یک رابطه میشوید، به نام عشق، این مرزها را کنار میگذارید. اما فشار دادن این مرزها به خاطر جلب رضایت دیگران، لغزنده ای ایجاد می کند که می تواند منجر به رنجش و از دست دادن احترام به دیگران شود.
حتما تا به حال متوجه شده اید که برخی از مرزها در یک رابطه سالم انعطاف پذیر هستند. در طول یک رابطه، یاد می گیرید که نگرانی های یکدیگر را تحمل کنید و شاید نظر خود را در مورد برخی مسائل تغییر دهید.
به یاد داشته باشید، تعیین حد و مرز به معنای فریاد زدن بر سر شریک زندگی خود نیست. بلکه به معنای ایجاد یک محیط عاطفی سالم است که در آن هر دو بتوانید پیشرفت کنید.
اگر کسی واقعاً شما را دوست داشته باشد، به مرزهای شما احترام می گذارد و سعی نمی کند آنها را تغییر دهد. بنابراین مرزها را حفظ کنید زیرا سلامت عاطفی شما ارزشمند است.
7.کسی که در اعماق وجودتان هستید
در مرکز شخصیت شما ویژگی های اصلی شما قرار دارد. حس شوخ طبعی شما، مهربانی شما، و توانایی شما در بیان آن مانند آنچه هست. اینها ویژگی ها و ویژگی هایی هستند که شما را به آنچه هستید می سازند.
این ویژگی ها نباید به دلیل ترجیحات یا تمایلات دیگر تغییر کند.
یک رابطه باید مانند خانه ای باشد که در آن بتوانید خود واقعی و واقعی خود را نشان دهید. نباید جایی باشد که مجبور شوید ماسک بزنید یا نسخه بهتری از خودتان باشید تا با استانداردهای دیگران مطابقت داشته باشید.
در واقع یک رابطه عاشقانه می تواند مکانی برای رشد شخصیت شما باشد. یک رابطه می تواند شما را تشویق کند که صبورتر، بخشنده تر و درک کننده باشید.
اما همه اینها باید در نسخه فعلی شما اتفاق بیفتد و در واقع خود فعلی شما را بهبود بخشد نه اینکه شما را کاملاً متحول کند. شریک زندگی شما باید شما را به خاطر آنچه اکنون هستید دوست داشته باشد، نه برای آنچه که ممکن است در آینده باشید.
پس ابتدا باید ببینی که در اعماق وجودت کیست. وقتی خودتان را پیدا کردید، به خودتان وفادار بمانید و هرگز خودتان را به خاطر دیگران تغییر ندهید.
هنر رشد فردی و حفظ هویت
به یاد داشته باشید که یک رابطه مکانی برای رشد و یادگیری است، اما هدف این نیست که به ایده آل دیگران تبدیل شوید. هدف این است که کسی را پیدا کنید که شما را همان طور که واقعا هستید، با تمام کاستی ها و خصلت هایتان دوست داشته باشد.