آدم ربایی به قصد انتقام و سرقت منجر به قتل یک مرد ثروتمند شد و قاتلان او به قصاص محکوم شدند.
ربایندگان مرد ثروتمندی که پول و طلاهای زیادی از او دزدیدند و او را کشتند به مجازات، زندان و شلاق محکوم شدند.
به گزارش اعتمادآنلاین، به نقل از پی ام آپ، پرونده متهمانی که برای انتقام از مرد ثروتمند او را ربوده و جواهراتش را سرقت کرده بودند با شکایت دخترش آغاز شد.
دختر جوان به پلیس گزارش داد که پدرش مفقود شده است. این دختر گفت: پدرم نانوایی دارد و عضو اتحادیه نانوایان است. روز حادثه پدرم جلسه صنفی داشت. او را به درب اتحادیه بردم و بعد از آن نمی دانم چه بر سر پدرم آمده است. بارها به او زنگ زدم اما تلفن را جواب نمی دهد. از آنجایی که از پدرم خبری ندارم تصمیم گرفتم به پلیس گزارش بدهم در حالی که همکارانش می گویند او اصلا وارد اتحادیه نشده است.
تحقیقات پلیسی با شکایت دختر جوان آغاز شد و مشخص شد یک ماه قبل از حادثه عده ای به خانه مرد ثروتمند نفوذ کرده اند.
پلیس در بررسیهای بعدی متوجه شد دختر جوانی به نام نسترن چندین بار با مرد ثروتمند تماس گرفته است. آنها به سراغ نسترن رفتند و او را بازداشت کردند. پلیس در بازرسی از خانه نسترن توانست مقدار زیادی طلا هم پیدا کند.
آن زن به مأموران گفت که میدانست چه بر سر مرد گمشده آمده است. وی گفت: نامزدم بهرام و دوستش سیامک قصد داشتند از نانوا انتقام بگیرند و فکر می کنم اکنون مرد را دزدیده اند.
در جریان تعقیب و گریز بهرام و سیامک شناسایی و دستگیر شدند. پلیس متوجه شد که مرد ثروتمند کشته شده است. به این ترتیب با کشف جسد وی، کارآگاهان قتل مجبور به رسیدگی به این پرونده شدند.
ماموران اطلاعاتی متوجه شدند سیامک مدتی پیش از مرد ثروتمندی نانوایی اجاره کرده و پس از چند ماه کارش با شکست مواجه شده است. سیامک نیز با همکاری دوستش بهرام و دو نفر دیگر او را ربود تا انتقام بگیرد.
بهرام در بازجویی ها گفت: این مرد را سوار ماشین جلوی اتحادیه نانوایان کردیم. کلید خانه را از او گرفتیم تا داخل شویم. اما وقتی دو دوستم نیما و سهراب به خانه پیرمرد رفتند متوجه حضور دخترش شدند و دست خالی برگشتند.
پیرمرد را به باغی در شهریار بردیم و با او دعوا کردیم. ناخواسته او را کشتیم و جسدش را به داخل کانال آب در مشیریه انداختیم.
پس از تکمیل تحقیقات و تشکیل اتهام، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در جلسه دادگاه ابتدا فرزند مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه حاضر و خواستار قصاص عاملان قتل شد. او گفت 25 تخته فرش نفیس از خانه او گم شده و این سرقت را همین متهمان انجام دادهاند.
سپس سیامک موضع گرفت و گفت: نانوا پولدار بود. او چند نانوایی داشت و من یکی از آنها را اجاره کرده بودم، اما بعد از مدتی نانوایی را از من پس گرفت و من با شکست مالی جدی مواجه شدم. می خواستم آسیبی که به من وارد کرده را جبران کنم.
کلید خانه اش را گرفتیم تا بدزدیم اما نتوانستیم چون دخترش در خانه بود. بعد با پیرمرد درگیر شدیم. البته ما قصد کشتن نداشتیم اما این درگیری منجر به مرگ او شد.
در ادامه سایر متهمان در جایگاه قرار گرفتند و جزئیات را توضیح دادند. در نهایت قضات برای تصمیم گیری به دادگاه آمدند و بهرام و سیامک را به قصاص دست داشتن در قتل محکوم کردند.
هر یک از آنها به اتهام آدم ربایی به 10 سال زندان و به اتهام سرقت به 10 سال زندان و شلاق محکوم شدند.
قضات دادگاه متهمان ردیف سوم و چهارم را از اتهام معاونت در قتل تبرئه و هر یک را به اتهام دست داشتن در آدم ربایی به ده سال حبس و به اتهام معاونت در سرقت به چهار سال حبس تعزیری و شلاق محکوم کردند.