محسن شریفیان متولد سال 1354 در بوشهر است که فعالیت خود را در عرصه موسیقی از 20 سالگی شروع کرده است. در ادامه با این موسیقی دان ایرانی پیرامون حضور او در برنامه صداتو مصاحبه کرده ایم که خواندن ان خالی از لطف نیست.
موضوع و سبک موسیقی او محلی و فولکلور است و دستی در موسیقی تلفیقی دارد. او در مصاحبه ای گفت: «من مخالف هیچ نوع موسیقی نیستم. اگر موسیقی محلی را سرلوحه کارم قرار دهم، به خاطر احساس مسئولیتی است که در قبال فرهنگ و مذهب منطقه ام دارم.» بر همین اساس، با اقوام دیگر و دیگر انواع موسیقی صحبت می کنم تا موسیقی محلی مان به جامعه و جهان معرفی کنیم.
هر چه ابتدا خواندید درباره محسن شریفیان آهنگساز، نویسنده و موسیقیدان ایرانی بود. پخش آخرین قسمت از برنامه صداتو بهانه ای شد تا با او درباره حضورش در این برنامه به عنوان یکی از چهار یاور شرکت کنندگان صحبت کنیم که در ادامه می خوانید.
در ابتدا این سوال را بپرسم که چه شد به برنامه صداتو دعوت شدید و اساسا به چه دلیل حضور در این برنامه را پذیرفتید؟
من ابتدا توسط آقای مروتی به برنامه دعوت شدم، اما حامد جوادزاده را از برنامه نیمروز می شناختم. با دوستان صحبت کردیم و من هم نمونه های خارجی این برنامه و دیدگاه آنها را در مورد موسیقی و داوران دیدم. ترکیب افرادی که به شرکت کنندگان کمک می کردند نیز برایم مهم بود و با هدایت کارگردان پذیرفتم در صدای شما حضور داشته باشم. ناگفته نماند که برای من کمی سخت بود چون سال ها از رسانه دور بودم و بعد از مدت ها می خواستم جلوی دوربین باشم اما دوستانم به من کمک کردند و تبدیل به چیزی شد که واقعا دوستش داشتم.
شما طی این سالها برای معرفی و جا انداختن موسیقی بوشهری و همچنین ساز نیانبان زحمت کشیدید. چقدر و چگونه برای آشنایی بیشتر مردم با این نوع موسیقی در صداتو تلاش کردید؟
یکی از اهدافم از شرکت در این برنامه معرفی موسیقی بوشهر با محوریت جنوب و ساز نماینده آن منطقه یعنی نی انبان بود. آنچه در آن تخصص دارم و اینکه آثاری را به صورت صوتی و مکتوب منتشر کرده ام، یعنی در قالب کتاب، مقاله و …. به همین دلیل بیشتر روی آن تمرکز کردم و خوشحالم که این فرصت را به دست آوردم تا مردم را با موسیقی بوشهر و ساز نی انبان آشنا کنم.
در هر قسمت از برنامه چالشی با محسن کیایی، مجری صداتو دارید و کَلکَل دائمی شما به نمک برنامه تبدیل شده است. این اتفاق برنامهریزی شد
قبل از این برنامه محسن کیایی را از طریق آثار هنری که در آن حضور داشت میشناختم و تا به حال با او ملاقاتی نداشتم، اما بسیار خوشحالم که در صداتو این فرصت را پیدا کردم که بیشتر با او آشنا شوم و از این همکاری لذت بردم . کَلکَلها کاملاً تصادفی بود و مردم از آن استقبال کردند. ما هم همین را می خواستیم. این اتفاق شخصیت من را شکل داد و به من فرصت داد تا با موسیقی و فرهنگ جنوب آشنا شوم.
آیا اتاق فکر صداتو از ایدههای شما در برنامه بهره میبرد؟ اساسا چقدر از نظرات شما بهعنوان کمککننده در برنامه بهره برده میشد؟
عوامل صداتو به سرپرستی حامد جوادزاده ایده هایی را ارائه کردند و گروهی از دوستان توانستند با همکاری یکدیگر برنامه ای متفاوت از نمونه های قبلی را تهیه کنند. البته آنها خودمختار نبودند و وقتی چیزی به ذهنشان خطور می کرد سعی می کردند آن را در این برنامه بگنجانند. خمیرمایه اولیه شکل گرفته بود اما دیگر اتفاقات باید روی صندلی شکل میگرفت.
از همکاری خود با دیگر کمککنندهها برایمان بگویید. چقدر در این مسیر با یکدیگر همراه بودید؟ حضور بازیگر و فیلمنامهنویس و موسیقیدان در کنار هم برای صداتو چقدر ارزش افزوده ایجاد کرده است؟
کار با سایر همکاران تجربه خوبی برای من بود. این رابطه و فضایی که بین ما چهار نفر یعنی شبنم مقدمی، محمد بحرانی، امیرمهدی ژوله و من به وجود آمد باعث شد از همه عزیزانی که تجربه حضور در این گونه برنامه ها یا بعضا جلوی دوربین را بیشتر تجربه کرده اند یاد بگیرم. حس خیلی خوبی نسبت به این همکاری داشتم و چه چیزی بهتر از اینکه سه نفر از رسانه های مجرب در کنارم باشند و به تولید چنین برنامه هایی کمک کنند.
انتخاب قطعات موسیقی را چقدر هوشمندانه و براساس پوشش همه ژانرهای موسیقی میدانید؟ آیا موسیقی ایرانی بهعنوان کانون محوری و مبنای مسابقه قرار گرفته است؟
انتخاب موسیقی هوشمندانه بود و همه ژانرهای موسیقی نشان داده شدند. البته قطعا نمی توان در مدت زمان کوتاهی همه موسیقی را پوشش داد. اما در کل راضی بودم و واکنش های خوبی دریافت کردم.
ما در ایران دیر میخندیم و حتی دیر با برنامههای سرگرمکننده ارتباط برقرار میکنیم. این برنامه چه مولفههایی برای سرگرمی و خنداندن مخاطب دارد؟
این کاملاً درست است که ما خیلی دیر می خندیم و همچنین سخت. در واقع زمان ما را اینگونه کرده است و هر زمان که چنین برنامه هایی برای بهتر شدن مردم ساخته می شود، باید از آن بهره ببریم. هدف ما البته بیشتر سرگرمی بود تا خنده حضار، اما لحظات طنز و نمایشی بود که گاهی قابل توجه است.
آیا صداتو را میتوان مسابقهای ترکیبی از هنر موسیقی و نمایش دانست؟ چقدر این اتفاق به دیده شدن برنامه کمک کرده است؟
بله صداتو برنامه ای است که موسیقی و درام را در 12 قسمت بسیار آگاهانه، خوب و هوشمند ترکیب می کند. جا دارد از همه کسانی که در این راه قدم گذاشته اند تشکر کنم.
این برنامه ایرانیزهشده برنامههای خارجی است. شما این اتفاق را چقدر درست میدانید و فکر میکنید نیازمند چه مولفههایی است؟
صداتو نمونه ای از چند برنامه خارجی است که به دلیل حضور مجری و چهار مددکار، نوع دیگری پیدا کرد و ایرانی شد. مثلاً در نمونه های خارجی «هلپرها» در مقایسه با ما چنین نقشی نداشتند، اما به صداتو کمک کردند و نظر دادند. حتی درگیر شدند و حواشی ایجاد کردند تا دیگر برنامه یکنواخت نباشد و مخاطب بیشتر درگیر برنامه شود.
سخن پایانی…
خوشحالم که این فرصت را داشتم که با مخاطبان ارتباط برقرار کنم و فرهنگ و موسیقی جنوب را معرفی کنم. جا دارد از کمک بچه های فیلیمو به تیم ما، شخص من، گروه کارگردانی و کسانی که در این کار کنار ما بودند، تشکر کنم و به آنها خداقوت بگویم.