به گزارش “مبلغ”، حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، در پستی با عنوان “آیا پیامبر اکرم(ص) از پایان یافتن ماه صفر خوشحال بود” در صفحه شخصی خود در یکی از شبکه های اجتماعی نوشت:
“بسیاری از نقلهای اولیه احادیث و جامعان کتاب های حدیثی، از نقشآفرینی قراین مقامی در فهم مراد معصومان غافل بودند و اهتمامی به ذکر آنها نداشتهاند. به همین دلیل، برای فهم مراد واقعی معصومان، یک حدیث شناس محقق باید تلاش بیشتری کند و حتی الامکان قرائن را در منابع موجود به دست آورد.”
یکی از تخصصهای مهم ناظر به فقه الحدیث، دانش اسباب ورود حدیث است که بهعنوان دانش شأن نزول در تفسیر قرآن محسوب میشود. هدف اصلی این دانش، شناسایی شأن صدور روایات و درک قرائن موجود در زمان صدور آنها است. به عبارت دیگر، فهم معنای لغوی و اصطلاحی الفاظ و ترکیبهای بهکاررفته در احادیث، تنها کافی نیست، بلکه برای درک درست معنای آنها، باید اسباب ورود حدیث را نیز در نظر گرفت؛ بهعبارت دیگر، علل، زمینه و بافت صدور احادیث به وسیله معصومین را باید فهمید. چرا که شرایط زمینهای حتماً در فهم مراد معصومان تأثیرگذارند و قرائن مقامی (شرایط اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و حالات مخاطب و گوینده و …) را نیز در نظر گرفت.
متأسفانه، بسیاری از ناقلان اولیه احادیث و جامعان کتب حدیثی، در فهم معنای واقعی مراد معصومین به نقش آفرینی قرائن مقامی توجه نکرده و آنها را در منابع خود ذکر نکردهاند. به همین دلیل، برای فهم حقیقی معنای مراد معصومان، نیاز به تلاش بیشتری و حتیالامکان بهدست آوردن قرائن از منابع مختلف داریم. برای مثال، مراجعه به منابع حدیثی سایر فرق و مذاهب اسلامی، یا به منابع تاریخی و درک درست تاریخ صدر اسلام و شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر قبایل و اقوام آن زمان و موارد مشابه، میتواند به باز کردن پارهای از گرههای پیچیده کمک کند.
به عنوان مثال برخی منابع اهل سنت حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کنند که فرمودند: «کسی که مرا به پایان روز ضحار بشارت دهد، او را به بهشت مژده می دهم».
آذر یکی از ماه های رومی است. مصادف با خرداد خورشیدی است؛ برخی گمان می کنند منظور ماه صفر است و از این حدیث نحسی ماه صفر آمده است! و سعدی ماه ربیع الاول را تمام کرده است!
این حدیث از نظر مضمون بدون آگاهی از بافت و زمینههای بیانش عجیب به نظر میرسد. حتی پارهای از اهل حدیث و ظاهرگرایان، مثل احمدبن حنبل نتوانستهاند با مضمون آن هماهنگ شوند و آن را تأیید کنند. به همین دلیل برخی گفتهاند که این حدیث اصل و اساسی ندارد. اما اگر احمدبن حنبل قرائن مقامی صدور چنین سخنی را میدانست، ممکن است که حکم قاطعی را صادر نمیکرد.
شیخ صدوق، علت صدور چنین سخنی را از ابنعباس نقل میکند. روزی پیامبر خدا (ص) با اصحابش در مسجد قبا نشسته بود و به آنها گفت: “نخستین فردی که اکنون بر شما وارد میشود، از بهشتیان است.” برخی از افراد به دنبال شنیدن این سخن بیرون رفتند تا شتابان بازگردند و به سبب این خبر، امیدوار به بهشت شوند. پیامبر (ص) این موضوع را فهمید و به آنهای باقیمانده گفت: “اکنون چند نفر بر شما وارد میشوند که هر کدام از دیگری سبقت میجوید؛ از میان آنها هر کس به من بشارت دهد که ماه آذار تمام میشود، اهل بهشت است.” پس آن گروه بازگشتند و به داخل شدند و ابوذر نیز با آنها بود. پیامبر (ص) به آنها گفت: “ما در کدام ماه رومی هستیم؟” ابوذر پاسخ داد: “ای پیامبر خدا، آذار تمام شد.” پیامبر (ص) گفت: “ای ابوذر، من این را میدانستم، اما دوست داشتم که امت من بداند که تو یکی از بهشتیان هستی.”
لازم به ذکر است که این حدیث هیچ ربطی به سعدی و نحسی ماههای صفر و ربیع الاول ندارد و اصل داستان چیز دیگری بود که در تحلیل شیخ صدوق کاملاً واضح است.