استفاده از هوش مصنوعی برای مدیریت مفهوم مرگ ممکن است در تحولی بزرگ در تجربه انسانی موثر باشد، اما در عین حال خطراتی نیز دارد. این تکنولوژی میتواند به ما در مدیریت مرگ و ارتباط با مفهوم آن کمک کند، اما اگر به اندازه کافی به آن وابسته شویم، ممکن است معنای انسانی ما را از دست دهیم.
با ارسال هر متن و تصویری که به فضای مجازی آپلود میشود، محدوده ارتباطی ما با خانواده و دوستان کاهش مییابد و تجربه ما از فضا و زمان دچار تغییرات اساسی میشود. این امر به مرور زمان میتواند تأثیرات جبرانناپذیری بر تعاملات اجتماعی و انسانی ما داشته باشد. در حال حاضر، توانایی واقعی هوش مصنوعی هنوز به اندازه کافی پیشرفت نکرده است تا از مفهوم انسانی برخوردار باشد. با این حال، باید به ویژگی “مصنوعی” در هوش مصنوعی توجه کرد، زیرا این به معنایی دلالت دارد که این تکنولوژی خارج از ویژگیهای انسانی ما قرار دارد. ما باید هوش مصنوعی را به عنوان یک عامل غیر آلی در کنار خود قرار دهیم که در تعاملات ما با محیط و جامعه نقش دارد، اما نباید از آن به جای انسانیت و هویت ما استفاده زیادی کنیم.
عوامل غیرآلی در تکنولوژی هوش مصنوعی در کنار ما زندگی میکنند و تأثیرات بزرگی روی زندگی و هویت انسانی ما دارند. آنها ممکن است رفتارها، ارزشها، و تجربیات ما را متحول کنند. به طور مثال، آنها ممکن است روی نحوهی انتخاب مشاغل، سلایق عاطفی، و حتی روی فرآیند مرگ تأثیر بگذارند. این اتفاق به معنای تغییرات ژرفی در شکلدهی به زندگی و مرگ ماست.
بنابراین، هوش مصنوعی میتواند به ما در تفکر و تجربه جدیدی از مفهوم مرگ کمک کند، اما میبایست با احتیاط و بدون افترا به معنای انسانی زندگی و مرگ، از این تکنولوژی بهرهبرداری کرد.
امروزه ملاقات با افراد از طریق اپلیکیشن های دوستیابی بسیار رایج است و عادی تلقی می شود. از هر پنج کاربر اینترنت در ایالات متحده، یک نفر از برنامه دوستیابی استفاده می کند. تخمین زده می شود که 366 میلیون کاربر از این دست در سراسر جهان وجود دارد. تقریباً همه کسانی که از برنامه های دوستیابی استفاده می کنند به دنبال یک چیز هستند: عشق.
تمام این فناوری دوستیابی به نوعی توسط هوش مصنوعی تامین می شود. اول از همه، حجم زیادی از دادهها وجود دارد که یک برنامه از کاربران خود جمعآوری میکند و توانایی آن را برای توصیه به افرادی که بیشتر شبیه یکدیگر هستند، بهبود میبخشد. بنابراین اپلیکیشنهای دوستیابی میتوانند به شما کمک کنند تا با یک فرد احتمالی گفتگو کنید و موضوعات گفتگو را در اختیار شما قرار دهند. همچنین هوش مصنوعی وجود دارد که از دسترسی شما به صدها کاربر اشتباه جلوگیری می کند.
هوش مصنوعی در تطبیق الگوهای دست ما نقش بسیار مهمی ایفا میکند. این سیستمها قادرند الگوهای تکراری و پیچیدهای که انسانها نمیتوانند به سرعت تشخیص دهند را تشخیص داده و بازآفرینی کنند. اما واقعیت آن است که عشق عمدتاً به شکلی غیرقابل پیشبینی، تصادفی و غیرمنطقی شکل میگیرد و از قبل برنامهریزی شده نیست. اساطیری مانند داستان آفرودیته و اپیمنیوس یا ایدههایی چون آثار افلاطون در “ضیافت” نشان میدهند که انسانها از طریق عشق، به دنبال یافتن نیمهی دیگر خود میگردند. این اعتقاد به وجود نیمهی دیگری که تکمیل کننده ماست و توانایی درمان مشکلات ما را دارد، تاکنون یکی از قویترین مفاهیم عشق در فرهنگها بوده است. این ایده به ما امکان میدهد که خود را به عنوان موجودی تکامل یافته تصور کنیم که توانایی درمان زخمهای طبیعت انسانی را دارد و درمان درد زندگی را به ما میآموزد. از طریق این نگرش، احساس کاملیت و وحدت با دیگری تجربه میکنیم.
با این حال، عشق همانطور که عاشقانه و قدرتمند است، خطرناک نیز میتواند باشد. اگر فقط به دنبال عشق باشیم و فکر کنیم که کافی است به جستجو بپردازیم، ممکن است تا پایان عمر خود را در تعقیب عشق بگذرانیم و هیچگاه به واقعیت آن نرسیم. عوامل غیرآگاهی در فناوری دوستیابی ممکن است ما را به توهم بیفکری اندازند که فقط کافی است یک سری کلیک انجام دهیم و همسر ایدهآل خود را پیدا کنیم. این تصور اشتباه است، زیرا عشق به دنبالی آسان نیست. هر چند که امروزه الگوریتمها و تکنولوژیها به ما در یافتن عشق کمک میکنند، اما تعریف عشق همچنان پیچیده و چندگانه است. از این رو، باید با دقت و اراده از جستجوی عشق بهرهبرداری کرد و بهشدت درک کرد که عشق یک مسیر دشوار و پراز چالشها و زیباییهای زندگی است.
اگر هوش مصنوعی بر نحوه نگرش ما به روابط نزدیکمان تأثیر بگذارد، تنها چیزی که ممکن است به هم ریختن آن غیرممکن باشد مرگ است. بزرگترین و مقدسترین چیزی که فناوری میتواند تلاش کند آن را مختل کند چیست؟ ممکن است آن را «هک مرگ» بنامید.
در چنین آینده ای با ادغام ایمیل، اس ام اس و سایر ارتباطات خود، افراد می توانند حتی پس از مرگ با عزیزان خود صحبت کنند. مایکروسافت قبلا یک ربات سخنگو برای مکالمه ساخته است که می تواند خود را از هر شخصی، از خویشاوند یا آشنا گرفته تا یک شخصیت مشهور، شخصیت خیالی یا شخصیت تاریخی، الگوبرداری کند. بنابراین به نظر می رسد که به لطف این فناوری می توانیم با مردگان صحبت کنیم یا حداقل از آنها فکس دریافت کنیم! مایکروسافت بعداً تصریح کرد که هیچ برنامهای برای توسعه این ایده به یک محصول قابل فروش ندارد و مدیر کل برنامههای هوش مصنوعی مایکروسافت اعلام کرد که این مفهوم مشکلساز است. ولی، دو سال پس از آن، یک استارت آپ کره ای به نام Deep Brain AI محصولی به نام Re;Memory را منتشر کرد که هدف آن تقریباً همان کاری بود که مایکروسافت به صورت آزمایشی انجام داده بود: شبیه سازی یک عزیز متوفی.
تبلیغ Re;Memory به طرز وحشتناکی شبیه تریلر فیلم علمی تخیلی The Sixth Day با بازی آرنولد شوارتزنگر (2000) بود.
در این فیلم، آرنولد نقش یک مرد خانواده از آینده را بازی می کند که به طور غیرقانونی خود را شبیه سازی کرده و سعی می کند نام خود را پاک کند و از خانواده اش در برابر توطئه گران محافظت کند.
پیرزنی وارد اتاق می شود و می نشیند. در قسمت جلو تصویر واقعی از شوهر فوت شده او دیده می شود. شروع به حرف زدن و حرکت می کند. شوهر مرده اش با او صحبت می کند و او نه از درد، بلکه از احساس آرامشی که به دست آورده، شروع به گریه می کند. دانستن اینکه شوهرش در آن طرف در امان است به او آرامش می دهد. او معتقد است تصویر شوهری که با او صحبت می کند واقعاً شوهر اوست. سپس ساخت شبیه سازی را می بینیم، ویدئویی که مرد در حالی که زنده بود ضبط کرده است. در توضیح این عکس نوشته شده است: “ما ذهن عزیزانمان و همچنین ظاهر آنها را درک می کنیم.” سپس مرد با دخترش صحبت می کند. او می گوید: «خوشحالم که می بینم حال شما خوب است.
این به طور مشهود یک ایده جالب است: یک مکالمه کوتاه و یک طرفه با یکی از عزیزان درگذشته، مثل یک پیامی که از طریق وسایل دیجیتالی ارسال میشود، میتواند برای افراد زنده تسلیبخش باشد. این فرصت به آنها اجازه میدهد که شاید نوعی ختم یک مکالمه مادامالعمر که به ناگهانی قطع شده، را تجربه کنند.
سازندگان هدست اپل ویژن پرو به جای انتخاب بین دنیای دیجیتالی و واقعی، میخواهند کاربران همیشه از یک تجربه تلفیقی استفاده کنند. حالا یک شخص واقعی وارد اتاق میشود؟ بدون نگرانی، آنها هنوز میتوانند چشمان شما را ببینند! حتی اگر به تماس ویدئویی نیاز داشته باشید، آنها دیگر نگرانی ندارند. آنها سیستمی را طراحی کردهاند که از یادگیری پیشرفته استفاده میکند تا زمانی که در جلسه فیستایم هستید، شما را به طور واقعی نمایش دهد و حرکات چشمان و دستان شما را به صورت دینامیک بازتاب دهد. به عبارت دیگر، وقتی در حال مکالمه هستید، افراد میتوانند واقعیتی از شما ببینند که بازتابی از حال و هوای واقعی شما دارد.
این به معنای واقعیت است که هنگام مکالمه با یک فرد، شما به وسیله یک آواتار واقعگرایانه با آن تعامل دارید که به آن “پرسونا” یا شخصیت بیرونی فرد میگویند. این، نوعی از تعاملی است که میتواند به شما اجازه دهد تا ارتباطتان با فرد درگذشته را حفظ کنید. همچنین با استفاده از هوش مصنوعی، میتوانیم به ارتباط با افرادی که از بین رفتهاند، بازگردیم.
به این ترتیب، این تکنولوژی امکان مکالمه با مردگان را به ما میدهد و ما میتوانیم از طریق آواتارهای واقعگرایانه با آنها ارتباط برقرار کنیم.