ریشه شایعه دروغ درباره رونویسی فرهنگ معین، در حسادت به حسن عمید بوده است؛ زیرا هیچ فرهنگی در بین مردمان، مقبولیت و کاربرد آن را نداشت و فرهنگ عمید، همچنان که قرآن و دیوان حافظ، تا سالها در هر خانهای بوده و تیراژ 100 هزار نسخه در یکی از چاپهای آن در صفحه اول گواهی بر کاربرد و اهمیت آن است.
حسن عمید در سال ۱۳۵۵ حقوق تمامی آثار خود را، همچنین فیشهای 10 جلدی خود را به انتشارات “امیر کبیر” با مدیریت عبدالرحیم جعفری سپرد و بالاترین حق التالیف تا آن زمان را که یک میلیون تومان در دورانی که دلار 67 ریال بود و قیمت یک متر مربع آپارتمان در میدان ونک تهران 5000 تومان بود، دریافت کرد.
وی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ درگذشت؛ درست در همان روزی که شخصیت تاریخی محبوب و مردمی، آیتالله سید محمود طالقانی، نیز درگذشت و خبر مربوطه، همراه با سایر خبرهای مهم دیگر، تحت الشعاع قرار گرفت.
نسل امروز که به آسانی میتواند به هر فرهنگ لغتی سر بزند و معنی هر واژه را به سادگی و با استفاده از گوشی همراه پیدا کند، احتمالاً نمیداند که در گذشته، فرهنگهای مکتوب و چاپی، چه میزان به کار میآمدند و نویسندگان و گردآوریکنندگان آنها، چه سختیهایی را تحمل میکردند. در واقع، اگر کسی اهل کتاب و مطالعه باشد و یک مجموعه کامل فرهنگ سخن دکتر حسن انوری را در اختیار داشته باشد، شاید برآیند که از آغاز، چنین بوده است.
البته همه ما آن را می دانیم علی اکبر دهخدا چه گنجینه هایی را از خود به جای گذاشت، فرهنگ خیابانی؟ احمد شاملو چه کار بزرگی است و چه نقش بی بدیلی در ثبت فرهنگ عامه یا فولکلور به معنای واقعی کلمه کوچه و بازار دارد و تا سالیان متمادی وقتی همه از این دیکشنری صحبت می کنند آن را به یاد می آورند. . فرهنگ لغت معین آنها به دلیل کار سخت سقوط کردند دکتر. محمد معین او در پنج سال آخر عمرش در کما بود.
اگر فرهنگ و لغتنویسی وجود نداشت، مترجمان چگونه میتوانستند دنیای جدید را برای ایرانیان توضیح دهند، حتی اگر از منظر امروزی کامل نبود، اما چه کسی میتواند معنای آن را بفهمد؟ “سلام” و منکر کار بزرگ او در حمایت از مترجمان شود؟
تا چشم باز کردم با فرهنگ ایرانی عمید آشنا شدم. اول از همه، این کتاب شومیز کوچکی که خوب به یاد دارم، بالای آن یک نوار آبی و در پایین دستی داشت که یک کره در دست گرفته بود، و اغراق نیست اگر بگویم تقریباً همه چیز را از آن حذف کردم، اما میدانستم که اینطور نیست. به اندازه کافی و پس از آن در فرهنگ فارسی از امید در دو جلد استفاده می شد. که در برابر هر کلمه جدیدی که از کسی می شنیدم یا جایی می دیدم و می خواندم، بلافاصله به آن اشاره می کردم یا به یاد آن می افتادم، تا اینکه به خانه آمدم و بدون اغراق، دو جلد همیشه روی میز کوچکم بود و خیلی خوب شدم. عادت کرده . و بارها به صفحاتش ارجاع داده بودم که تقریباً از هم پاشید!
نام فرهنگ عمید هم همین است لغت نامه دهخدا یا معین برگرفته از نام و عملکرد کامپایلر آن بوده (و هست): حسن عمید و وقتی اسم معین به میان آمد باید این اتهام مضحک را از امید که از معین کپی کرده حذف کرد! چون فرهنگ معین در دهه 40 و در نیمه دوم آن زمان منتشر شد. معین در بستر و در جدال خاموش با مرگ، در حالی که حسن امید کتاب فرهنگ نو را خیلی زودتر و در جوانی – در سال 1308 هرچند در چاپ های بعدی – و به تعبیر زمان، نوشته های متأخر منتشر کرده بود. – البته اشاره به معین و آنندراج یا ادله قاطع.
با اینکه فرهنگ عمید بارها و بارها تجدید چاپ خواهد شد، خصوصاً اگر به جای دو جلدی، 10 جلدی منتشر میشد، اما حسن عمید، فرهنگنویس فرهنگدوست، ترجیح داد به جای حق مؤلف، از قیمت پشت جلد، همهی حقوق آن را واگذار کند و با آن مبلغ، رکورددار حقالتالیف شود.
بعضی افراد، این تصمیم را سرزنش کردند و گفتند که جعفری زیرکی کرده و عمید میتوانست نفع بیشتری ببرد، امّا فرهنگدوست، پس از 50 سال کار مستمر، اهل چرتکه انداختن نبود. او از یک سو، بخت با او یار بود و از یک سو، نه.
عمید از این آنگونه عمل کرد چرا که اگر چنین نمیکرد، بعد از انقلاب، سر و کار او با مصادرهکنندگان دارایی جعفری و برند امیرکبیر میافتاد و در عین حال ارزش پول به سرعت رو به افول بود. دلیل این بداقبالی، به دو دلیل بود: نخست اینکه معلوم نیست مصادرهکنندگان با فیشها چه کردند؛ همان فیشهای 10 جلدی که حسن عمید، هم در مقدمه خود و هم در خاطرات عبدالرحیم جعفری، به آنها اشاره کرده است. دلیل دوم این بداقبالی، این بود که حسن عمید در تاریخ 19 شهریور 1358 درگذشت و در آن زمان، مجال پیگیری نیافت.
شهرت حسن امید در فرهنگ نویسی و فرهنگ امید به حدی است که سابقه روزنامه نگاری و فعالیت های سیاسی او و همچنین وضعیت نامناسب او در دوران جنگ جهانی دوم در حالی که سال ها در مشهد فعالیت روزنامه نگاری (هفته نامه ها و روزنامه ها) داشت، به ندرت ذکر می شود. خاکستری) استخدام شده.
همچنین لایک کنید احمد شاملو وی در زمان اشغال ایران توسط نیروهای روس دستگیر و توسط شوروی تبعید شد و سپس در تهران اقامت گزید. شباهت شاملو به این معنا که به فرهنگ نویسی نیز روی آورد.
این چیزی است که من دوست دارم در آخرین دوره انتخاباتی شورای شهر تهران ببینم، این یک ابتکار بود محمدجواد حق شناس اسم برخی از فرهنگیان در کوچه پس کوچه های تهران، یک خیابان به حسن امید اختصاص داشت و اگر اتفاقی افتاد خوب است.
نویسندگانی که فرهنگ آفرینی می کنند، ناگفته نماند کسانی که فرهنگ نویس هم هستند و حسن امید، محمد معین، علی اکبر دهخدا، احمد شاملو، غلامحسین مصاحب و سلیمان حییم در عصر کامپیوتر و انقلاب در کمال تعجب چنین افرادی بوده اند و هستند. تمام عمرشان در حال انجام چنین کارهای بزرگی هستند و در تعبیر مولانا کسی مثل آنها پیدا نمی شود!
در روزگار ما، فرهنگ سخن، علاوه بر معین و برهان قاطع، عمید کهنهای نیز دارد که در کتاب دکتر حسن انوری به خوبی نمایش داده شده است. با این حال، بسیاری از واژههای فرهنگ عمید منسوخ شده و نیازمند بروزرسانی هستند. دکتر فرهاد قربانزاده و تیمش تلاش کردند که فرهنگ عمید را به روز کنند، کاری که بعدها با شکستن قفلنرم افزار، ادامه یافت. هرچند که در بعضی واژههای یابها نام او آمده، اما همت او و همکارانش در غبارزدایی و بهروزرسانی فرهنگ عمید، نقش مهمی داشتند. البته، فرهنگ سخن نیز همچنان در صدر فرهنگهای موجود قرار دارد.
با وجود اینکه ارزش حقالتالیف در زمان انتشار کتاب ها با دلار ۷ تومانی در سال ۱۳۵۵ به یک میلیون تومان محاسبه میشد و حسن عمید در سال ۱۳۵۸ درگذشت، اما فرهنگهای جدیدتری پس از او منتشر شده اند، بهویژه کتاب دکتر سخن انوری.
دکتر فرهاد قربانزاده و تیمش از آن زمان تلاش میکنند تا فرهنگ عمید را بهروز کنند. با این حال، بسیاری از واژههای این فرهنگ منسوخ شدهاند و نیازمند بهروزرسانی هستند. با تلاش دکتر قربانزاده و همکارانش، این فرهنگ بهروز شده و برخی از واژههای قدیمی حذف شدهاند.
از اینرو، ما اکنون با فرهنگ عمیدی بهروز و بهترین حالت آن پرداخته میشویم. در این فرهنگ، اولین بار بهدلیل ارائهی آن بهصورت لوح فشرده، واژههای محلی و قدیمیتری نیز شامل شدهاند.
از آنجا که هزینهی حقالتالیف برای فیشهای ده جلدی عمید در دورانی که دلار ۷ تومان بود، یک میلیون تومان بود، و در آن زمان حسن عمید هم درگذشته بود، درخور است که از مصادرهکنندگان امیرکبیر، دربارهی اینکه آن فیشها چطور منتشر شدند، پرسوجو شود. البته، عدم منتشر شدن ده جلدی عمید در برابر ضربۀ بزرگی که مصادرهی امیرکبیر بر صنعت نشر ایران وارد کرد، بهتنهایی تأثیر زیادی نمیگذارد.
در نهایت، بهتأسف، مشاطره به جای مصادره امیرکبیر سازگارتر با مردمسالاری و حقوق مؤلفان بود که نیاز به بهروزرسانی فرهنگ عمید را برطرف میکرد.