من در 19 سالگی ازدواج کردم. همسرم آشنا بود و به خواستگاری ام آمد. در سال 55 با همکارم در اداره تئاتر آقای صحرا ازدواج کردم. احترام و صمیمیت زیادی بین من و همسرم وجود دارد، ما با هم مهربان هستیم، راستش را بخواهید همین روحیه در کار من جاری است و همیشه نقش یک مادر مهربان و دلسوز به من داده شده است. شاید برایتان جالب باشد اما باید بگویم که عشق من به همسرم در این 41 سال نه تنها بیشتر شده بلکه بیشتر هم شده است.خدا را شکر خوب زندگی کردیم و الان یک پسر 37 ساله به نام دارم. توفان. . طوفان متاهل است و اکنون یک نوه دارم! او فارغ التحصیل راه و ساختمان است.
بدون شک مادر پس از الله مقدس ترین کلمه تاریخ جهان است! تا زمانی که مادر نشوید نمی توانید هیچ احساسی را تجربه کنید زیرا همه احساسات موقتی هستند. اما وقتی مادر می شوید، متوجه می شوید که چه کشف بزرگی است. شما این کار را خودتان انجام دادید، دیدگاه شما نسبت به همه چیز تغییر خواهد کرد! مادر شدن بزرگترین اتفاقی است که می تواند برای یک زن در زندگی اش بیفتد. میفهمی وقتی مادر میشی فداکاری یعنی چی؟ بعد از به دنیا آمدن «طوفان» پسرم، تازه به معنای زندگی پی بردم! «طوفان» تمام زندگی من است و نقطه مقابل نامش آسایش من است. دوست دارم پسرم به عنوان مادر از من راضی باشد. لازم نیست والدین همیشه از فرزندان خود راضی باشند.