یکبار، هنگامی که خواستگاری کردم، از یک دختر به دلیل باورش در کنترل جمعیت رد شدم. اما به هر حال، هنوز فکر میکنم که او فقط بر این باور بود که من زشت هستم.
جورج فریدمن رئیس اندیشکده GEOPOLITICAL FUTURES:
در کتابم با عنوان “جهان در 100 سال آینده”، به استدلال پرداختم که یکی از بزرگترین چالشهایی که پیش روی ایالات متحده، حتی کل بشریت، قرار دارد، بحران جمعیت است. من پیشبینی کردم که یک بحران اقتصادی عظیم ناشی از رشد پیری جمعیت و کاهش نرخ تولیدمثل در گروهی از جوانان خواهد رخ داد.
سالمندان بیشتر به استهلاک میپردازند چرا که هزینه مراقبت و مراقبت از آنها، با افزایش سن، افزایش مییابد. در سن حال حاضر، به طور نسبتاً خوشحال، متوجه میشوم که تدابیر رادیکالی برای حل این مشکل پذیرفته نمیشوند.
جدا از علایق شخصی ام، چیزی که در این کتاب به آن توجه داشتم این است که این وضعیت را فقط می توان از نظر جمعیتی متعادل کرد. برای ارائه خدمات به سالمندان باید تعداد زیادی از جوانان وجود داشته باشند که به صورت گروهی بتوانند به اندازه کافی برای رفع نیازها و توسعه جامعه تولید کنند و در عین حال بخشی قابل مدیریت برای خدمت به سالمندان غیرمولد در بیمارستان ها، پرستاری باقی بگذارند. خانه ها و غیره برای حمایت از خانه های سالمندان و خصوصی.
جایگزین این فرآیند همان چیزی است که فرهنگ های دیگر انتخاب کرده اند: اتانازی. حتی بیشتر از علایق بزرگ خودم، ایده اتانازی را از نظر اخلاقی وحشتناک می دانم. فرهنگ هایی که سالمندان را نادیده می گیرند، احتمالاً نوعی ضرورت احساس می کنند و پاداش دادن به مرگ سالمندان که جامعه را به این نقطه رسانده، مغایر با اصول اخلاقی نیکوکاری است و آن را زیر پا می گذارد.
جای تعجب نیست که این جوامع مدت زیادی است که از بین رفته اند. عشق انسان به خود محدودیت سنی نمی شناسد. ما اکنون در نقطه ای هستیم که گروه سنی بالای 65 سال سریع ترین گروه در حال رشد در ایالات متحده و بسیاری از نقاط جهان است. تعداد افراد 65 ساله در حال حاضر بیشتر از افراد 5 ساله است و در 15 سال آینده این عدم تعادل جمعیتی بیشتر آشکار خواهد شد.
در سال 2040 تعداد افراد بالای 65 سال از 15 تا 24 سال بیشتر خواهد شد. رشد جمعیت موجود به دلیل مهاجرت است. با گسترش بحران جمعیت، مهاجرت گسترده برای مقابله با این مشکل مورد نیاز خواهد بود. مشکل این است که جهان در حال تغییر است و با این تغییر جهانی الگوهای مهاجرت نیز ممکن است تغییر کند.
مهاجرت تاریخیاً به عنوان راهحل اولیه برای حفظ نیروی کار، امریکا را ترجیح داده است. اما افزایش نسبی مهاجرت به اندازه کافی میتواند در مقابل بحران جمعیتی کنونی آمریکا، مشکلات کوتاهمدت بیشتری ایجاد کند و از راهحلهای درازمدتی که ارائه میدهد، بهتر نباشد. در دورانی که من جوان بودم، وقتی که مردم نگران انفجار جمعیتی بودند، همه کسانی که نمیتوانستند تأثیرات کنترل تولد و تغییر نقش جنسیت را پیشبینی کنند. تولیدمثل به یک مسئله انتخابی تبدیل میشد و دانشگاهها از دانشجویان جدی پر میشد که به کاهش جمعیت بدون نیاز به کشتار جمعی متعهد بودند. یکبار، خواستگاری من به خاطر باور به کنترل جمعیت، رد شد. البته من هنوز فکر میکنم که او فقط فکر میکرد من زشت هستم.
در آن زمان هیچ کس نمی توانست تأثیر کنترل تولد و تغییر نقش های جنسیتی را پیش بینی کند. تولید مثل به یک پروژه انتخابی تبدیل شد و دانشگاه ها مملو از دانشجویان جدی بود که از کاهش جمعیت بدون کشتار جمعی حمایت می کردند. یک بار دختری مرا طرد کرد زیرا به کنترل جمعیت اعتقاد داشت. البته من هنوز فکر می کنم او فقط فکر می کرد من زشت هستم.
پس چگونه این روند پایان مییابد؟ هنوز به پیشبینی اولیهام اعتقاد دارم و باور دارم که محققان قادرند راهحلهایی ارائه دهند که سالمندان را تا زمان مرگ بهرهور نگه دارند و این مشکل را حل کنند.
در صورت بروز این اتفاق، نیروی کار میتواند ثابت شده و جامعه مجبور نیست بین رفاه و بربریت یکی را انتخاب کند. من پیشبینی میکنم که راهحلی وجود دارد که با آن، رشد جمعیت ما را نخواهد فروکش کرد و اما تا آن زمان، ناراحتیها و عواقب ناخوشایندی وجود خواهد داشت.
راهحل این مشکل، یک مشکل گسترده جدید ایجاد کرده است که در نهایت به بحرانی دیگر ختم خواهد شد. مردم تا زمانی که ترس از خطری دیگر بر آنها وارد نشود و یا بحران جدیدی همه را تهدید کند، بیشتر پیش نمیروند و فقط در حالت حضور شیطانی قادر به درک این واقعیت هستند.