ما درباره تجربیات شخصی و حرفهای بحرانی درمورد عروسکها گفتگو داشتیم، تا احساس هیجان، پشیمانیها و نگرانیهای او را به اشتراک بگذاریم.
به گزارش پی ام آپ، مصاحبهای جالب با محمد بحرانی، صداپیشه مشهور جناب خان، در روزنامه ایران منتشر شده است. در این مصاحبه، به اهمیت و جذابیت عروسکها، به عنوان گنجینهای از پیوندهای اجتماعی و محرکهای انگیزهبخش فرهنگی، تاکید شده است. همچنین، بحرانی به نقش عروسکها در ایجاد ظرفیتهای بزرگ برای جامعه در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اشاره کرده است. او نگرانی خود را نسبت به بیتوجهی به حوزه کودک و نوجوان و کاهش توجه به عروسکها در جامعه بیان کرده است. بحرانی تأکید دارد که باید حساسیت و اهمیت عروسکها در جامعه جلب شود و بازگشت رؤیاسازی، فانتزی و ارتباط با عروسکها ترویج یابد.
اولین مواجههتان با عروسک کی، کجا و چطور بود؟
در انتهای مصاحبه، بحرانی به تجربه خود با عروسکها در دوران کودکی اش اشاره میکند و به عروسکهای نوستالژیک و خاطرهانگیزی که در زندگی و حیات او نقش داشتهاند، اشاره میکند. همانند سایر کودکان، من نیز عروسک بازی میکردم. به یاد دارم که مادرم از همان پارچههایی که رویشان چاپ بود، یک عروسک ساخت و آن را با پنبه پر کرده بود. من آن عروسک را بسیار دوست داشتم. همچنین یک عروسک دیگر را از خواهر بزرگترم به ارث برده بودم. آن عروسک یک دخترک بود که در گذشته، با موهای بلوند بلند و شاید حالت جوانی و سلامت داشته و بسیار زیباتر بوده است. اما زمانی که به من رسید، نه موهای بلوند داشتم و نه حتی دست و پا! در واقع، یک نصفهنیمهی دختر زیبای بلوند به من به ارث رسیده بود.
این دو عروسک خاطرهانگیز روی ارتباط شما با عروسکها تأثیری هم داشتند؟
عروسک کچلی که به نظر میرسد بسیار تأثیرگذار بر من بوده و در واقع به شکل آن شباهت دارم! (میخندیم)
بلوند بودنش هم ظاهراً کمی اثر داشته است؟
بله؛ آن کچل بلوندی که چند رشته از موهایش باقی مانده بود، تأثیر ماندگاری روی من داشت؛ البته آن یکی را هم به شدت دوست داشتم.
دوران کودکی ما با عروسکهای نمایشی مختلف عجین شده بود. شما کدامیک از آنها را بیشتر به خاطر دارید و فراتر از نوستالژی، همیشه به آن فکر میکنید و ماجراها و رویکردهایش روی شما تأثیر داشته است؟
با توجه به اینکه دوران بچگی ما به نوعی عصر طلایی تولید کارهای عروسکی بود و بسیاری از شخصیتهای خاص عروسکی در همان دوره فعالیت میکردند، مجموعهی عروسکهای نوستالژیک بسیار زیادی در اختیارمان است. در دوران کودکی، به همهی آنها پاسخ دادیم، اما «پسرخاله» را بیشتر از همه دوست داشتم. وقتی در سال ۱۳۹۰ برای اولین بار با پسرخاله در تمرینات پشت صحنه کلاهقرمزی روبرو شدم، حس عجیبی داشتم؛ به نظر میرسید که یکی از اسطورههای زندگیام را میبینم! دیدن او واقعاً یک افتخار بزرگ برایم بود.
از بین کارگردانها، عروسکگردانها و صداپیشهها آثار چه کسانی را بیشتر دنبال میکردید؟
احتمالاً همه ما به این سؤال پاسخی مشترک داریم. کارهای خانم برومند و آقای طهماسب ویژهترین آثار بودند.
به نظر شما تفکیک دخترانه/پسرانه یا کودکانه/بزرگسالانه برای عروسکهای نمایشی درست است؟
در مورد تفکیک بین عروسکهای دخترانه و پسرانه، به نظرم چیز زیادی مهم نمیآید. فکر میکنم که در میان عروسکهای نمایشی، به ویژه آنهایی که برای کودکان ساخته میشوند، دختران و پسران هر دو میتوانند لذت ببرند. بنابراین، من تفکیک جنسیتی در عروسکهای نما%8